- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دوش چشم جانم از دیدار شه پرنور بود مطرب ما زهره و ساقی مجلس حور بود
2 با عذار ساقی فتان و چشم مست او زاهد ار بشکست توبه همچو ما معذور بود
3 تا قدح کرده حدق بهر حمیای جمال پیش از آن کاندر جهان باغ می انگور بود
4 با حریفان معربد در خرابات ازل از شراب لایزالی جان ما مخمور بود
5 ما انا نیت ز دار نیستی آویخته تا بگویندی اناالحق گفتن منصور بود
6 دلبر آنساعت که جام خمر کافوری بداد مسند دل بر فراز چشمه کافور بود
7 جان ما آئینه حق گشت و از ما شد پدید آنچنان گنجی که در کنج ازل مستور بود
8 بود در طور فنا مست تجلیها حسین پیش از آندم که حکایات کلیم و طور بود