-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 طبیبم دید و درمانم ندانست دوای درد پنهانم ندانست
2 بوصلم مژده داد اخترشناسی ولیکن آفت جانم ندانست
3 چه آتش بود رو آورد در من که دامان و گریبانم ندانست
4 که می گوید که حاسد چون ترا دید بران لب جای دندانم ندانست
5 چه از آن بوی خوش کامشب صبا داشت چو راه بیت احزانم ندانست
6 تو می گویی که عاشق دید مستم بمرد و چاک دامانم ندانست
7 فغانی مست بود آن شوخ امشب سخنهای پریشانم ندانست