نی دست من به شاخ وصال از خاقانی شروانی غزل 171

خاقانی شروانی

آثار خاقانی شروانی

خاقانی شروانی

نی دست من به شاخ وصال تو بر رسید

1 نی دست من به شاخ وصال تو بر رسید نی و هم من به وصف جمال تو در رسید

2 این چشم شور بخت تو را دید یک نظر چندین هزار فتنه ازان یک نظر رسید

3 عمری است کز تو دورم و زان دل شکسته‌ام نی از توام سلام و نه از دل خبر رسید

4 از دست آنکه دست به وصلت نمی‌رسد جانم ز لب گذشت و به بالای سر رسید

5 هر تیر کز گشاد ملامت برون پرید بی‌آگهی سینه مرا بر جگر رسید

6 با این همه به یک نظر از دور قانعم چو روزی از قضا و قدر این قدر رسید

7 دوری گزیدن از در تو دل نمی‌دهد خاقانی این خبر ز دل خویش بر رسید

عکس نوشته
کامنت
comment