نگار من که بلب جان دهد جهانی از سیف فرغانی غزل 29

سیف فرغانی

آثار سیف فرغانی

سیف فرغانی

نگار من که بلب جان دهد جهانی را

1 نگار من که بلب جان دهد جهانی را ببوسه یی بخرد از تو نیم جانی را

2 میان وصل و فراقش ز بهر ما سخنست دو پادشا بخصومت خورند نانی را

3 میان دایره روی او ز خال سیاه که نقطه زد ز دل لاله ارغوانی را

4 رخان آن شه خوبان نگر مگو دیگر دو آفتاب کجا باشد آسمانی را

5 چو خوان لطف شود عام از میانه مرا مران که از مگسی چاره نیست خوانی را

6 بتن ز خوردن اندوه او شدم لاغر بغم ز گوشت جدا کردم استخوانی را

7 برید دولت از آن حضرتم پیام آورد خلاصه این که بگویند مر فلانی را

8 اگر تو کم کنی از خود منت زیاده کنم درین معامله سودیست هر زیانی را

9 خطاست همچو سگ کوی هر دری بودن چو پرده باش و ملازم شو آستانی را

10 ز خاکدان در ماست سیف فرغانی ز بلبلی نبود چاره گلستانی را

عکس نوشته
کامنت
comment