- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ماه من از جامه خواب مهر سر بر میکند خلعت مخموری خورشید در بر میکند
2 یار جایی تا کمر در زر نهان چون آفتاب عاشق بیچاره جایی خاک بر سر میکند
3 خاک مرد از کیمیای عشق زر گردد ولی پادشاه من کجا نظاره در زر میکند
4 دل ز شوق دانهٔ زنجیر، بهر گردنش یاد خاک بوتهٔ دکان زرگر میکند
5 دل که از طور محبت رفت بر معراج عشق قدر خویش از آفتاب و ماه برتر میکند
6 او که در هر گوشهای دارد فغانی صد همای کی به عزلت خانهاش یک بار سر برمیکند