پرتو آیینه‌ام حیرت‌بیانی از طغرل احراری غزل 146

طغرل احراری

آثار طغرل احراری

طغرل احراری

پرتو آیینه‌ام حیرت‌بیانی می‌کند

1 پرتو آیینه‌ام حیرت‌بیانی می‌کند صورت بهزاد فکر من نه مانی می‌کند

2 وضع میزان خیالم را مپرس از نازکی سایه مویی به یاد آید گرانی می‌کند!

3 عقده‌های مشکل رمز و کنایات مرا فهمد آن دانا که حل بوالمعانی می‌کند

4 در سریر موشکافی شاهم از فکر رسا در دیار نظم طبعم حکمرانی می‌کند

5 اختر طالع به اوج دانشم دنباله زد ملک معنی را دلم صاحبقرانی می‌کند

6 هرکه شد در بحر اشعارم نخستین ناخدا زورق از فهم بلند خویش ثانی می‌کند

7 مهره نرد بساط بیت موزون مرا هرکسی با قدر دانش دانه‌رانی می‌کند

8 در شکار صید معنی‌های وحشت‌رام من گه خدنگ از غمزه که ابرو کمانی می‌کند؟!

9 طغرل‌آسا روز و شب در اوج مضمون‌های بکر طائر رمز نکاتم پرفشانی می‌کند

عکس نوشته
کامنت
comment