روندگان ملولیم روبهم از نظیری نیشابوری غزل 509

نظیری نیشابوری

آثار نظیری نیشابوری

نظیری نیشابوری

روندگان ملولیم روبهم کرده

1 روندگان ملولیم روبهم کرده دماغ در سر افسانه های غم کرده

2 گرفته کوه و بیابان به اشک چون باران دمی چو برق به افروختن علم کرده

3 به طرف هر چمنی چشمه ای نموده روان به خاک هر قدمی دانه ای بنم کرده

4 به ذوق کنج فراغی که شاد بنشینم همه حوالی آفاق را قدم کرده

5 به سر کلاه نمد کج نشسته بر یک سو قفا به تاج فریدون و تخت جم کرده

6 زبان عقل به می لال کرده چون لاله علاج غم به قدح های دمبدم کرده

7 اگر پیاله می داده اند اگر خم زهر ز خوان دهر قناعت به بیش و کم کرده

8 به اشتیاق اجل راه عمر پیموده مقام بر در دروازه عدم کرده

9 ز زیر پرده دل دلبر نهانی ما کرشمه بر عرب و ناز بر عجم کرده

10 حکایت لب او مرده زنده می سازد مسیح را که به اعجاز متهم کرده؟

11 ربوده مستی عشق آنچنان «نظیری » را که پشت بر صمد و روی بر صنم کرده

عکس نوشته
کامنت
comment