عاشقم از از جلال الدین محمد مولوی غزل 1658

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

عاشقم از عاشقان نگریختم

1 عاشقم از عاشقان نگریختم وز مصاف ای پهلوان نگریختم

2 حمله بردم سوی شیران همچو شیر همچو روبه از میان نگریختم

3 قصد بام آسمان می داشتم از میان نردبان نگریختم

4 چون که من دارو بدم هر درد را از صداع این و آن نگریختم

5 هیچ دیدی دارو کز دردی گریخت داروم من همچنان نگریختم

6 پیرو پیغامبران بودم به جان من ز تهدید خسان نگریختم

7 زنده کوشم در شکار زندگی زنده باشم چون ز جان نگریختم

8 چشم تیراندازش آنگه یافتم که ز تیر خرکمان نگریختم

9 زخم تیغ و تیر من منصور شد چون که از زخم سنان نگریختم

10 بحر قندم از ترش باکیم نیست سودمندم از زیان نگریختم

11 شمس تبریزی چو آمد آشکار ز آشکارا و نهان نگریختم

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر