-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 عاشقم از عاشقان نگریختم وز مصاف ای پهلوان نگریختم
2 حمله بردم سوی شیران همچو شیر همچو روبه از میان نگریختم
3 قصد بام آسمان می داشتم از میان نردبان نگریختم
4 چون که من دارو بدم هر درد را از صداع این و آن نگریختم
5 هیچ دیدی دارو کز دردی گریخت داروم من همچنان نگریختم
6 پیرو پیغامبران بودم به جان من ز تهدید خسان نگریختم
7 زنده کوشم در شکار زندگی زنده باشم چون ز جان نگریختم
8 چشم تیراندازش آنگه یافتم که ز تیر خرکمان نگریختم
9 زخم تیغ و تیر من منصور شد چون که از زخم سنان نگریختم
10 بحر قندم از ترش باکیم نیست سودمندم از زیان نگریختم
11 شمس تبریزی چو آمد آشکار ز آشکارا و نهان نگریختم