عشقم آتش زد به دل، در دیده از قدسی مشهدی غزل 300

قدسی مشهدی

آثار قدسی مشهدی

قدسی مشهدی

عشقم آتش زد به دل، در دیده مسکن کردمش

1 عشقم آتش زد به دل، در دیده مسکن کردمش آستین زد بر چراغم، خانه روشن کردمش

2 این زمان عطر ریاحین برنمی‌تابد به باغ دل که ترتیب دماغ از درد گلخن کردمش

3 عاجزم در دست دل، کاین شعله عالم‌فروز سوحت تا نقش قدم، هرجا که مامن کردمش

4 زخم دل چون غنچه پنهان داشتم، خاکم به سر کز دل آوردم، چو گل آرایش تن کردمش

5 سوی باغم گو مخوان کس، کز سرشک لاله‌گون یک نفس هرجا نشستم، رشک گلشن کردمش

6 رسم طاعت، عشق بت از یاد قدسی برده بود بردم از مسجد سوی دیر و برهمن کردمش

عکس نوشته
کامنت
comment