آرم ای مولای من یک قطره از فیض کاشانی غزل 1147

فیض کاشانی

آثار فیض کاشانی

فیض کاشانی

آرم ای مولای من یک قطره از دریای تو

1 آرم ای مولای من یک قطره از دریای تو گفته گویا حافظ این ابیات در سودای تو

2 ای قبای پادشاهی راست بر بالای تو زینت تاج و نگین از گوهر والای تو

3 آفتاب فتح را هر دم طلوعی می‏دهد در لباس خسروی رخسار مه سیمای تو

4 گر چه خورشید فلک چشم و چراغ عالمست روشنائی‌بخش چشم اوست خاک پای تو

5 جلوه‌گاه طایر اقبال گردد هر کجا سایه اندازد همای چتر گردون‌سای تو

6 از رسوم شرع و حکمت با هزاران اختلاف نکته هرگز نشد فوت از دل دانای تو

7 آنچه اسکندر طلب کرد و ندادش روزگار جرعه‌‏ای بود از زلال لعل جان‌افزای تو

8 عرض حاجت در حریم حضرتت محتاج نیست راز کس مخفی نماند با فروغ رای تو

9 خسروا پیرانه‌سر فیضت جوانی می‏کند بر امید عفو جان‏بخش گنه‌فرسای تو

عکس نوشته
کامنت
comment