- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 غلام زنده دلانم که عاشق سره اند نه خانقاه نشینان که دل بکس ندهند
2 به آن دلی که برنگ آشنا و بیرنگ است عیار مسجد و میخانه و صنم کده اند
3 نگاه از مه و پروین بلند تر دارند که آشیان بگریبان کهکشان ننهند
4 برون ز انجمنی در میان انجمنی بخلوت اند ولی آنچنان که با همه اند
5 بچشم کم منگر عاشقان صادق را که این شکسته بهایان متاع قافله اند
6 به بندگان خط آزادگی رقم کردند چنانکه شیخ و برهمن شبان بی رمه اند
7 پیاله گیر که می را حلال می گویند حدیث اگرچه غریب است راویان ثقه اند