- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 جانم بلب رسید چو جانان من برفت دردم ز حد گذشت چو درمان من برفت
2 روح روان و مونس جان هزار دل بدر منیر و شمع شبستان من برفت
3 بد مهرم ار بماه و بمهرم نظر بود زین پس که از نظر مه تابان من برفت
4 پژمرده گشت گلبن بستان عیش من از دیده تا که سرو خرامان من برفت
5 از باغ وصل بود امیدم که بر خورم آمد خزان و رونق بستان من برفت
6 یعقوب وار دیده ام از گریه تیره گشت کز پیش دیده یوسف کنعان من برفت
7 سرگشته ام چو گوی و چو چوگان خمیده زانک گوی مراد از خم چوگان من برفت
8 نالم گهی چو بلبل و گریم گهی چو ابر اکنون که از نظر گل خندان من برفت
9 شد مندرس بنای وجود ضعیف من سیلاب اشک بس که ز مژگان من برفت
10 روزی بود حسین که باز آید از جفا آن بیوفا که از سر پیمان من برفت