-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 جان من بی رخ تو جانم سوخت تو روان گشتی و روانم سوخت
2 بی تو دل را قرار و صبر نماند کاتش عشقت این و آنم سوخت
3 گفتم آهی کشم ز سوز جگر آه کز آتش زبانم سوخت
4 یک نشان از تو نا شده پیدا شوق هم نام و هم نشانم سوخت
5 چون نسوزد ز آه من دل دوست که دل دشمن از فغانم سوخت
6 آه کان ماه مهربان عمری ساخت چون عود و ناگهانم سوخت
7 آتشی بود آب چشم حسین که از او جمله خان و مانم سوخت