- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 عقلم وداع عصمت کرد از تنگ شرابی عشقم نگاه دارد از مستی و خرابی
2 دردی کش مغان را شرم از من است تا کی موی سفید سازم از لای می خضابی
3 عمر سبک عنانم کی می شود مقید دستم به رعشه آورد جام از گران رکابی
4 می خوارگی و مستی زان روی پیشه کردم تا رو دهد به یارم در حرف بی حجابی
5 چون پشه بر سر خم می جوشد از حواسم در انزوای فکرم خور می کند ذبابی
6 گر پرتو درونم عکس افکند به بیرون هر ذره ای ز خاکم خیزد به آفتابی
7 مورم ولیک دارم قصد شکار عنقا گنجشگ بسته بالم اما کنم عقابی
8 سامان عمر خواهد پیش کسی نیاید بختی به این تغافل کاری به این شتابی
9 قادر نشد «نظیری » بر شاخ وصل دستم کز باغ بخت چینم گل های انتخابی