- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از نظر افتادهٔ یاریم مدتها شدست زخمهای تیغ استغنا جراحتها شدست
2 پیش ازین با ما دلی زآیینه بودش صافتر آهی از ما سر زدست و این کدورتها شدست
3 چشم من گستاخ بین، آن خوی نازک زودرنج تا نگاهم آن طرف افتاده صحبتها شدست
4 بر سر این کین همه خواری چرا باید کشید با دل بیدرد خود ما را خصومتها شدست
5 زین طرف وحشی یکی سد گشته پیوند امید گرچه زان جانب به کلی قطع نسبتها شدست