خون دل از دو دیده از کمال‌الدین اسماعیل غزل 123

کمال‌الدین اسماعیل

آثار کمال‌الدین اسماعیل

کمال‌الدین اسماعیل

خون دل از دو دیده بدامن همی کشم

1 خون دل از دو دیده بدامن همی کشم باری گران نه در خور این تن همی کشم

2 رخسار من چو کاه و برو دانهای اشک این کاه و دانه بین که بخرمن همی کشم

3 افتاده ام چو سایه و چالاک میدوم چون سوزنم برهنه و دامن همی کشم

4 شاید که چون صراحی خونم همی خورند زیرا که سر ندارم و گردن همی کشم

5 از عجز همچو گل سپر از آب بفکنم وانگه ز عجب تیغ چو سوسن همی کشم

6 در می کشم بتار مژه قطره های اشک دردانه بین که در سر سوزن همی کشم

7 معذورم ارز گریه مرا صبر دل نماند از بیم سیل رخت ز مسکن همی کشم

8 این جورها ببین که من از دوست می برم وین طعنها نگر که ز دشمن همی کشم

9 رنجی که از کشیدن آن کوه عاجزست با آنکه نیست تاب کشیدن همی کشم

عکس نوشته
کامنت
comment