خاقانی شروانی

خاقانی شروانی

خاقانی شروانی
خاقانی شروانی

دلم غارتیدی ز بس ترک‌تازی از خاقانی شروانی غزل 376

غزل 376 ام از 1365 غزلیات

دلم غارتیدی ز بس ترک‌تازی

1 دلم غارتیدی ز بس ترک‌تازی ز پایم فکندی ز بس دست یازی

2 گل و مل تو را خادمانند از آن شد وفای گل و صحبت مل مجازی

3 مرا جان درافکند در جام عشقت گمان برد کاین عشق کاری است بازی

4 هلاک تن شمع جان است اگرنه نیاید ز موم این همه تن گدازی

5 منم زین دل پر نیاز اندر آتش تو آبی به لطف ای نگارا به نازی

6 تو آنی که با من خلاف طبیعت درآمیزی و کشتن من نسازی

7 مپرس از دلم کز چه‌ای چون کبوتر بگو زلف راکز چه چون چنگ بازی

8 تو را چاکری گشت خاقانی آخر خداوندیی کن به چاکر نوازی

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر دلم غارتیدی ز بس ترک‌تازی

شاعر شعر دلم غارتیدی ز بس ترک‌تازی چه کسی است ؟

شاعر شعر دلم غارتیدی ز بس ترک‌تازی خاقانی شروانی می باشد.

شعر دلم غارتیدی ز بس ترک‌تازی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 6 سروده شده است.

قالب شعر دلم غارتیدی ز بس ترک‌تازی چیست ؟

قالب شعر دلم غارتیدی ز بس ترک‌تازی غزل است

مضمون اصلی شعر دلم غارتیدی ز بس ترک‌تازی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی است.