- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دیگر دلم خدنگ جفا رانشان شدست جرمی ز من مگر بتو خاطرنشان شدست؟
2 بی وعده آمدی که زشادی شوم هلاک دل در گمان که یار بمن مهربان شدست
3 پاکست دامنش ولی از اختلاط غیر حق با دل منست اگر بدگمان شدست
4 تا بسته باز رخت سفر، در قفای یار صد کاروان اشگ ز چشمم روان شدست
5 بی مهر دیگران ونکویان طبیب را ترسم گمان کنند که چون دیگران شدست