الهامی کرمانشاهی

الهامی کرمانشاهی

الهامی کرمانشاهی
الهامی کرمانشاهی

دلم از وحشت تنهایی از الهامی کرمانشاهی غزل 1

غزل 1 ام از 451 غزلیات

دلم از وحشت تنهایی شبها خون است

1 دلم از وحشت تنهایی شبها خون است غمم از حسرت آن چهره روز افزون است

2 با تو شادم اگرم جای به دوزخ بدهند بی تو در خلد برین خاطر من محزون است

3 دل مجروح من از قطره ی خون بیش نبود پس چرا دامنم از خون جگر جیحون است

4 بعد ازینم سر و کاری نبود هیچ به عقل عاقل آن است که از عشق رخش مجنون است

5 مدتی رفت که از هجر تو بیمارم و تو می نپرسی ز من خسته که حالت چون است

6 تو پریشان مگر آن زلف مسلسل کردی که پریشانی آشفته دلان افزون است

7 به تماشای گلستان و گلم نیست نیاز که کنار و برم از لخت جگر گلگون است

8 به درآی از دو جهان و به فراغت بنشین عالم عشق ازین هر دو جهان بیرون است

9 نیست نسبت، قد موزون تو را هیچ به سرو سرو موزون بود اما نه چنان موزون است

10 دل الهامی اگر گشته پریشان نه شگفت همه دانند دل غمزده دیگرگون است

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر دلم از وحشت تنهایی شبها خون است

شاعر شعر دلم از وحشت تنهایی شبها خون است چه کسی است ؟

شاعر شعر دلم از وحشت تنهایی شبها خون است الهامی کرمانشاهی می باشد.

شعر دلم از وحشت تنهایی شبها خون است در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 13 سروده شده است.

قالب شعر دلم از وحشت تنهایی شبها خون است چیست ؟

قالب شعر دلم از وحشت تنهایی شبها خون است غزل است

مضمون اصلی شعر دلم از وحشت تنهایی شبها خون است چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر