دلم دل از هوس یار بر نمی‌گیرد از سعدی شیرازی غزل 184

سعدی شیرازی

آثار سعدی شیرازی

سعدی شیرازی

دلم دل از هوس یار بر نمی‌گیرد

1 دلم دل از هوس یار بر نمی‌گیرد طریق مردم هشیار بر نمی‌گیرد

2 بلای عشق خدایا ز جان ما برگیر که جان من دل از این کار بر نمی‌گیرد

3 همی‌گدازم و می‌سازم و شکیباییست که پرده از سر اسرار بر نمی‌گیرد

4 وجود خسته من زیر بار جور فلک جفای یار به سربار بر نمی‌گیرد

5 رواست گر نکند یار دعوی یاری چو بار غم ز دل یار بر نمی‌گیرد

6 چه باشد ار به وفا دست گیردم یک بار گرم ز دست به یک بار بر نمی‌گیرد

7 بسوخت سعدی در دوزخ فراق و هنوز طمع ز وعده دیدار بر نمی‌گیرد

عکس نوشته
کامنت
comment