فیض کاشانی

فیض کاشانی

فیض کاشانی
فیض کاشانی

دل مرا ز اندیشه اسباب دنیا از فیض کاشانی غزل 307

غزل 307 ام از 1187 غزلیات

دل مرا ز اندیشه اسباب دنیا سرد شد

1 دل مرا ز اندیشه اسباب دنیا سرد شد آخرت با یادم آمد آرزوها سرد شد

2 چون شدم آگه ز اسرار علوم آخرت بر دلم دنیا و ما فیها سرا پا سرد شد

3 هر گهم دل گرم گردید از تماشای جهان یادم آمد آخرت دل از تماشا سرد شد

4 دیدن گلزار و صحرا طبع را چون بر فروخت مردنم یاد آمد آن گلزار و صحرا سرد شد

5 نیست دنیا جای آرام آنکه را هوشی بود بر دلش در زندگی لذات دنیا سرد شد

6 بر دل ارباب عقبا لذت دنیاست سرد نزد اهل معرفت لذات عقبا سرد شد

7 هر که دید ارباب دنیا را کلاب دوزخند سروری را ماند و از مردار دنیا سرد شد

8 آتش مهر زر و زیور چو در دلها گرفت زمهریر مرگ آمد حوش دلها سرد شد

9 گر تو کندی دل ز دنیا ورنه او خود میکند زین سبب اهل خرد را دل ز دنیا سرد شد

10 هرکسی را وقت مردن دل شود سرد از هوا فیض را در زندگی دل از هواها سرد شد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر دل مرا ز اندیشه اسباب دنیا سرد شد

شاعر شعر دل مرا ز اندیشه اسباب دنیا سرد شد چه کسی است ؟

شاعر شعر دل مرا ز اندیشه اسباب دنیا سرد شد فیض کاشانی می باشد.

شعر دل مرا ز اندیشه اسباب دنیا سرد شد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر دل مرا ز اندیشه اسباب دنیا سرد شد چیست ؟

قالب شعر دل مرا ز اندیشه اسباب دنیا سرد شد غزل است

مضمون اصلی شعر دل مرا ز اندیشه اسباب دنیا سرد شد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر