- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 صید دلم که باشد ازو خون روان هنوز خوش آنکه هست سر غمت را نشان هنوز
2 بر دل بسی نهفته ام اما نیامدست حرف شکایت تو مرا بر زبان هنوز
3 قدر وفا نگر تو که از قحط مشتری ماندست این متاع از آن کاروان هنوز
4 هر چند سرگرانیش از حد گذشته است بستن بیار عهد وفای توان هنوز
5 عمرم بسر رسید و دلم گرم ناله باز پایان منزلست و جرس در فغان هنوز
6 گل در چمن شکفت و دریغا که عندلیب خاری نمی کشد ز پی آشیان هنوز
7 منعم ز گریه روز وداعش چه می کنی؟ محمل نگشته است ز چشمم نهان هنوز
8 کامم نداده کشت بتیغ ستم طبیب از من تهی نگشته دل آسمان هنوز