-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مه من از تو غم بی حساب دارد دل هزار محنت و صد اضطراب دارد دل
2 بیاد نرگس مست تو خسته است مدام چه گویمت که چه حال خراب دارد دل
3 دلیل رفعتش این بس میانه عشاق که چون تو دلبر عالی جناب دارد دل
4 بکفر زلف بتان داد نقد ایمان را وزین معامله قصد ثواب دارد دل
5 دمی ز ناخوشی غم نجات می طلبد نه از خوشیست که میل شراب دارد دل
6 فغان که تا شده است از بهشت وصل تو دور مرا بآه و فغان در عذاب دارد دل
7 بسوز سینه فضولی نمی دهد تسکین شکایت از نم چشم پرآب دارد دل