بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی
بابافغانی شیرازی

مه من چند یار ارجمندان از بابافغانی شیرازی غزل 470

غزل 470 ام از 695 غزلیات

مه من چند یار ارجمندان می توان بودن

1 مه من چند یار ارجمندان می توان بودن دمی هم بر مراد دردمندان می توان بودن

2 بروی بلبلی گر بشکفد گل می کند کاری چه شد باری بر روی خار خندان می توان بودن

3 ز محبوبان سیم اندام خوش باشد زبان نرمی وگرنه خود بدل سختی چو سندان می توان بودن

4 شرابی گر نمی بخشی بگفت تلخ خرسندم نه هر وقتی حریف آبدندان می توان بودن

5 پسند خاطر خوبی نگشتم گرچه جان دادم عجب گر با چنین مشکل پسندان می توان بودن

6 چه جای عقل و صبر و هوش اگر اینست رعنایی فدای راه این بالا بلندان می توان بودن

7 مصاحب نیستی بگذر فغانی از می و مجلس برون در طفیل تیغ بندان می توان بودن

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر مه من چند یار ارجمندان می توان بودن

شاعر شعر مه من چند یار ارجمندان می توان بودن چه کسی است ؟

شاعر شعر مه من چند یار ارجمندان می توان بودن بابافغانی شیرازی می باشد.

شعر مه من چند یار ارجمندان می توان بودن در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 10 سروده شده است.

قالب شعر مه من چند یار ارجمندان می توان بودن چیست ؟

قالب شعر مه من چند یار ارجمندان می توان بودن غزل است

مضمون اصلی شعر مه من چند یار ارجمندان می توان بودن چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر