- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 عیب جویانم حکایت پیش جانان گفتهاند من خود این پیدا همیگویم که پنهان گفتهاند
2 پیش از این گویند کز عشقت پریشانست حال گر بگفتندی که مجموعم پریشان گفتهاند
3 پرده بر عیبم نپوشیدند و دامن بر گناه جرم درویشی چه باشد تا به سلطان گفتهاند
4 تا چه مرغم کم حکایت پیش عنقا کردهاند یا چه مورم کم سخن نزد سلیمان گفتهاند
5 دشمنی کردند با من لیکن از روی قیاس دوستی باشد که دردم پیش درمان گفتهاند
6 ذکر سودای زلیخا پیش یوسف کردهاند حال سرگردانی آدم به رضوان گفتهاند
7 داغ پنهانم نمیبینند و مهر سر به مهر آن چه بر اجزای ظاهر دیدهاند آن گفتهاند
8 ور نگفتندی چه حاجت کآب چشم و رنگ روی ماجرای عشق از اول تا به پایان گفتهاند
9 پیش از این گویند سعدی دوست میدارد تو را بیش از آنت دوست میدارم که ایشان گفتهاند
10 عاشقان دارند کار و عارفان دانند حال این سخن در دل فرود آید که از جان گفتهاند