سینه پر آتشم چو میغ از تو
1
سینه پر آتشم چو میغ از تو
چهرهٔ پر گوهرم چو تیغ از تو
2
روز عمرم بدی که چون
حاصلی نیست جز دریغ از تو
3
ماتم عمر رفته خواهم داشت
زان سیه جامهام چو میغ از تو
4
رصد عشق تو جهان بگرفت
چون تمنا کنم دریغ از تو
5
وه چه سنگی که خون خاقانی
ریختی نامده دریغ از تو