بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی
بابافغانی شیرازی

آتشم در جان و در دل از بابافغانی شیرازی غزل 334

غزل 334 ام از 695 غزلیات

آتشم در جان و در دل حسرت جامست و بس

1 آتشم در جان و در دل حسرت جامست و بس حاصل عمرم همین اندیشهٔ خامست و بس

2 جام یاقوت و شراب لعل خاصان را رسد بی‌نوایان را نظر بر رحمت عامست و بس

3 صد سخن در ضمن هر یک نکتهٔ شیرین اوست اضطراب دل نه از شادی پیغماست و بس

4 نشئهٔ خاصی‌ست در هر برگ این عشرت‌سرا غیر پندارد که مستی در می و جامست و بس

5 پی به مقصد برکه نبود بی‌مسمیٰ هیچ اسم اینکه می‌گویند عَنقایی همین نامست و بس

6 از زبان راست قولی، نکته‌ای کردم سؤال گفت دم درکش که خاموشی سرانجامست و بس

7 درد می‌باید فغانی نه همین درس و دعا ورد عاشق آه صبح و گریه شامست و بس

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر آتشم در جان و در دل حسرت جامست و بس

شاعر شعر آتشم در جان و در دل حسرت جامست و بس چه کسی است ؟

شاعر شعر آتشم در جان و در دل حسرت جامست و بس بابافغانی شیرازی می باشد.

شعر آتشم در جان و در دل حسرت جامست و بس در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 10 سروده شده است.

قالب شعر آتشم در جان و در دل حسرت جامست و بس چیست ؟

قالب شعر آتشم در جان و در دل حسرت جامست و بس غزل است

مضمون اصلی شعر آتشم در جان و در دل حسرت جامست و بس چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر