-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آتشم من گلخنی باید که باشد منزلم نیستم گلبن که از گلزار بگشاید دلم
2 گر نگفتم حال خود پیش تو معذورم بدار هستی شوق تو کرد از هستی خود غافلم
3 آب شمشیر ترا فیض زلال زندگیست سخت دشوارست مردن گر تو باشی قاتلم
4 دل فدایت کرد جان شادم که هم صرف تو شد هر چه حاصل کرده بود از تو دل بی حاصلم
5 جوهر تیغ تو می خواهم رهاند از غمم از چنین بحری مگو موج افکند بر ساحلم
6 گشت مشکل کار من لطفی بکن تیغی بکش پیش تو سهلست آسان ساز کار مشکلم
7 نیست مقبولم فضولی دلبران بی شعور مایل آنم که می داند سوی او پلبلم