جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

ساقی از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 2283

غزل 2283 ام از 6329 غزلیات

ساقی فرخ رخ من جام چو گلنار بده

1 ساقی فرخ رخ من جام چو گلنار بده بهر من ار می‌ندهی بهر دل یار بده

2 ساقی دلدار تویی چاره بیمار تویی شربت شادی و شفا زود به بیمار بده

3 باده در آن جام فکن گردن اندیشه بزن هین دل ما را مشکن ای دل و دلدار بده

4 باز کن آن میکده را ترک کن این عربده را عاشق تشنه زده را از خم خمار بده

5 جان بهار و چمنی رونق سرو و سمنی هین که بهانه نکنی ای بت عیار بده

6 پای چو در حیله نهی وز کف مستان بجهی دشمن ما شاد شود کوری اغیار بده

7 غم مده و آه مده جز به طرب راه مده آه ز بیراه بود ره بگشا بار بده

8 ما همه مخمور لقا تشنه سغراق بقا بهر گرو پیش سقا خرقه و دستار بده

9 تشنه دیرینه منم گرم دل و سینه منم جام و قدح را بشکن بی‌حد و بسیار بده

10 خود مه و مهتاب تویی ماهی این آب منم ماه به ماهی نرسد پس ز مه ادرار بده

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ساقی فرخ رخ من جام چو گلنار بده

شاعر شعر ساقی فرخ رخ من جام چو گلنار بده چه کسی است ؟

شاعر شعر ساقی فرخ رخ من جام چو گلنار بده جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر ساقی فرخ رخ من جام چو گلنار بده در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر ساقی فرخ رخ من جام چو گلنار بده چیست ؟

قالب شعر ساقی فرخ رخ من جام چو گلنار بده غزل است

مضمون اصلی شعر ساقی فرخ رخ من جام چو گلنار بده چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر