چشم من از نظارهٔ از بابافغانی شیرازی غزل 484

بابافغانی شیرازی

آثار بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی

چشم من از نظارهٔ آن زلف مشک‌بو

1 چشم من از نظارهٔ آن زلف مشک‌بو چون نافهٔ تری‌ست که خون می‌چکد از او

2 یک قطره خون سوختهٔ خال گلرخی‌ست هر غنچهٔ بنفشه که بینم به طرف جو

3 خونابه‌ای که می‌کشم از تیغ عشق تو چون آب زندگی به گلو می‌رود فرو

4 خواهم چو گل سفینهٔ دل را ورق ورق هر یک ورق به دست نگاری فرشته‌خو

5 تو شاه بیت دفتر حسنی و معنیت خلق جمیل و خوی خوش و صورت نکو

6 هر نازکی که بود نهان در نقاب حسن خالت نمود از شکن زلف مو به مو

7 لب بسته‌ای فغانی و احباب مستمع طوطی تویی درین شکرستان سخن بگو

عکس نوشته
کامنت
comment