خاقانی شروانی

خاقانی شروانی

خاقانی شروانی
خاقانی شروانی

روزم فرو شد از غم، از خاقانی شروانی قصیده 146

قصیده 146 ام از 1365 قصاید

روزم فرو شد از غم، هم غم‌خواری ندارم

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10

1 روزم فرو شد از غم، هم غم‌خواری ندارم رازم برآمداز دل، هم دلبری ندارم

2 هر مجلسی و شمعی من تابشی نبینم هر منزلی و ماهی من اختری ندارم

3 غواص بحر عشقم، بر ساحل تمنی چندین صدف گشادم، هم گوهری ندارم

4 امید را به جز غم سرمایه‌ای نبینم خورشید را به جز دل نیلوفری ندارم

5 زر زر کنند یاران، من جو جوم که در کف جز جان جوی نبینم جز رخ زری ندارم

6 از هر که داد خواهم بیداد بینم آوخ برجور خوش کنم دل چون داوری ندارم

7 بر دشمنان نهم دل چون دوستان نبینم با بدتری بسازم چون بهتری ندارم

8 ریحان هر سفالی بی‌کژدمی نبینم جلاب هر طبیبی بی‌نشتری ندارم

9 خاقانی غریبم، در تنگنای شروان دارم هزار انده و انده بری ندارم

10 یاران چو کید قاطع بر دفع کید ایشان جز پهلوان ایران یاری‌گری ندارم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر روزم فرو شد از غم، هم غم‌خواری ندارم

شاعر شعر روزم فرو شد از غم، هم غم‌خواری ندارم چه کسی است ؟

شاعر شعر روزم فرو شد از غم، هم غم‌خواری ندارم خاقانی شروانی می باشد.

شعر روزم فرو شد از غم، هم غم‌خواری ندارم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 6 سروده شده است.

قالب شعر روزم فرو شد از غم، هم غم‌خواری ندارم چیست ؟

قالب شعر روزم فرو شد از غم، هم غم‌خواری ندارم قصیده است

مضمون اصلی شعر روزم فرو شد از غم، هم غم‌خواری ندارم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
خاقانی شروانی

روزم فرو شد از غم، از خاقانی شروانی قصیده 146

قصیده 146 ام از 1365 قصاید
بنر