- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 سرو من آمد به باغ ای سرو، سربازی مکن پیش سرو قامتش دیگر سرافرازی مکن
2 نیست دل در سینه ای جان چند کاوی سینه را آتشت مُرد است، با خاکسترش بازی مکن
3 در گلویم شوگره ای گریه تا دم درکشم تا توانی پرده پوشی گیر و غمازی مکن
4 ای که می سوزی مرا با ناله زارم بساز با تو می سازیم ما با ما تو ناسازی مکن
5 رستگاری در خموشی باشد ای مرغ چمن نکته ای گفتم بفهم و نکته پردازی مکن