- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 یار من آن که لطف خداوند یار اوست بیداد و داد و رد و قبول اختیار اوست
2 دریای عشق را به حقیقت کنار نیست ور هست پیش اهل حقیقت کنار اوست
3 در عهد لیلی این همه مجنون نبودهاند وین فتنه برنخاست که در روزگار اوست
4 صاحبدلی نماند در این فصل نوبهار الا که عاشق گل و مجروح خار اوست
5 دانی کدام خاک بر او رشک میبرم آن خاک نیکبخت که در رهگذار اوست
6 باور مکن که صورت او عقل من ببرد عقل من آن ببرد که صورت نگار اوست
7 گر دیگران به منظر زیبا نظر کنند ما را نظر به قدرت پروردگار اوست
8 اینم قبول بس که بمیرم بر آستان تا نسبتم کنند که خدمتگزار اوست
9 بر جور و بی مرادی و درویشی و هلاک آن را که صبر نیست محبت نه کار اوست
10 سعدی رضای دوست طلب کن نه حظ خویش عبد آن کند که رای خداوندگار اوست