سیف فرغانی

سیف فرغانی

سیف فرغانی
سیف فرغانی

یار من خسرو خوبان ولبش شیرینست از سیف فرغانی غزل 86

غزل 86 ام از 736 غزلیات

یار من خسرو خوبان ولبش شیرینست

1 یار من خسرو خوبان ولبش شیرینست خبرش نیست که فرهاد وی این مسکینست

2 نکنم رو ترش ار تیز شود کز لب او سخن تلخ چو جان در دل من شیرینست

3 دید خورشید رخش وز سر انصاف بماه گفت من سایه او بودم وخورشید اینست

4 با رخ او که در او صورت خود نتوان دید هرکه در آینه یی می نگرد خود بینست

5 پای در بستر راحت نکنم وز غم او شب نخسبم که مرا درد سر از بالینست

6 خار مهرش چو برآورد سر از پای کسی رویش از خون جگر چون رخ گل رنگینست

7 دلستان تر نبود از شکن طره او آن خم وتاب که در گیسوی حورالعینست

8 در ره عشق که از هر دوجهانست برون دنیی ای دوست زمن رفت وسخن دردینست

9 گر کسی ماه ندیدست که خندید آنست ورکسی سرو ندیدست که رفتست اینست

10 سیف فرغانی تا ازتو سخن می گوید مرغ روح از سخنش طوطی شکر چینست

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر یار من خسرو خوبان ولبش شیرینست

شاعر شعر یار من خسرو خوبان ولبش شیرینست چه کسی است ؟

شاعر شعر یار من خسرو خوبان ولبش شیرینست سیف فرغانی می باشد.

شعر یار من خسرو خوبان ولبش شیرینست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر یار من خسرو خوبان ولبش شیرینست چیست ؟

قالب شعر یار من خسرو خوبان ولبش شیرینست غزل است

مضمون اصلی شعر یار من خسرو خوبان ولبش شیرینست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر