خون خوردنم ز هجر از بابافغانی شیرازی غزل 208

بابافغانی شیرازی

آثار بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی

خون خوردنم ز هجر تو از حد برون مباد

1 خون خوردنم ز هجر تو از حد برون مباد زین تلخ باده چهره ی کس لاله گون مباد

2 آتش بسوز ناله ی مستان عشق نیست خوشدل کسی به نغمه ی این ارغنون مباد

3 ای گل خیال کشتن عاشق نه طور تست بر دامنت نشانه ی این رنگ خون مباد

4 سوزانتر از جدایی یارست رشک غیر این داغ بر جراحت عاشق فزون مباد

5 هر دم بشکل دیگرم آن غمزه می کشد کافر به تیغ غمزه ی خوبان زبون مباد

6 آن را که نیست گرمی عشقی حیات نیست سر بی هوای عشق و دلم بی جنون مباد

7 وصل تو آفتاب، بنام که فال زد کش ذره یی ز کوکب طالع سکون مباد

8 خود را تمام داد فغانی بدست عشق آشفته دل ز وسوسه ی چند و چون مباد

عکس نوشته
کامنت
comment