خون من جای می ار خورد لبش نوشش باد از نیر تبریزی

نیر تبریزی

نیر تبریزی

نیر تبریزی

خون من جای می ار خورد لبش نوشش باد

1 خون من جای می ار خورد لبش نوشش باد لیک عهد لبش امید که در گوشش باد

2 خیره روئی که خطا بر قلم صنع گرفت شرم از این چشم و لب و زلف و بنا گوشش باد

3 تا سپاه خط سبزش بدر آید بقصاص لب من بر لب چون خون سیاووشش باد

4 گفتمش چیست میان دولبت گفت که هیچ ای دلم برخی ابهام لب نوشش باد

5 زلف و خال و خط و مژگان زده در صف بر چشم دیده خاک ره ترکان سیه پوشش باد

6 دی ز زلفش بدل و بوسه شکستیم جناغ یا رب این کشمکش از یاد فراموشش باد

7 بخموشی لبش آتش زده بر خرمن من جان فدای اثر آتش خاموشش باد

8 بو که تعبیر رود روز بر بیداری بخت شاده وصل تو در خواب هم آغوشش باد

9 نیر این نکته سرائی که در اوصاف تو کرد زلف پرچین تو تشریف بر و دوشش باد

عکس نوشته
کامنت
comment