مژده ایدل که یار از کمال‌الدین اسماعیل غزل 75

1 مژده ایدل که یار باز آمد ترک چابک سوار باز آمد

2 غمزۀ او نیم مست برفت با هزاران خمار باز آمد

3 بسته جانی هزار بر فتراک این زمان از شکار باز آمد

4 هر شماری که کردم از حسنش نه یکی، صد هزار باز آمد

5 یا رب آن ساعت خجسته چه بود کز درم آن نگار باز آمد؟

6 بنمرد سپاس ایزد را تا بدیدم که یار باز آمد

7 آخر آن آب چشم و آه سحر عاقبت هم بکار باز آمد

8 هین برون آی ای غم از دل من که مرا غمگسار باز آمد