مسلمانان مرا حال تباهی از طبیب اصفهانی غزل 163

طبیب اصفهانی

آثار طبیب اصفهانی

طبیب اصفهانی

مسلمانان مرا حال تباهی

1 مسلمانان مرا حال تباهی بود از گردش چشم سیاهی

2 قدش سروی ولی پاینده سروی رخش ماهی ولی تابنده ماهی

3 بیان گرنیست ما را هست اشگی زبان گر نیست ما را هست آهی

4 تویی حاکم منت فرمان پذیری تویی سلطان منت فریاد خواهی

5 منم آن ناتوان صیدی که صیاد کشاند هر دمش تا صیدگاهی

6 محبت را گواه آرم اگر تو زمن خواهی درین دعوی گواهی

7 طبیب این سینه گرمی که داری عجب کز تربتت روید گیاهی

عکس نوشته
کامنت
comment