مونس ما ای صبا بجز تو کسی نیست از جلال عضد غزل 47

جلال عضد

آثار جلال عضد

جلال عضد

مونس ما ای صبا بجز تو کسی نیست

1 مونس ما ای صبا بجز تو کسی نیست هم نفسی با تو بجویم نفسی نیست

2 دیده و دل را چو تازه آب و هوا نیست بی هوسان را بدین هوا هوسی نیست

3 مرغ مقیّد ره گریز ندارد شادی آن بلبلی که در قفسی نیست

4 چاره همین خاکساری ست گیا را چون که به سرو بلند دسترسی نیست

5 پایه زلفت رسیده است به جایی کز سر او تا به آفتاب بسی نیست

6 خسته چو در چشمت آید آب فروبار کم ز خسی گشته است و کم ز خسی نیست

7 تا غم تو غمگسار هیچ کسانست هیچ کسی غمگسار هیچ کسی نیست

8 قافله سالار به پیش می رود، امّا نیست به هر گام او که باز پسی نیست

9 زان شکرستان جلال دور نگردد طوطی شکرشکن کم از مگسی نیست

عکس نوشته
کامنت
comment