-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بسیار سفر باید تا پخته شود خامی صوفی نشود صافی تا درنکشد جامی
2 گر پیر مناجات است ور رند خراباتی هر کس قلمی رفتهست بر وی به سرانجامی
3 فردا که خلایق را دیوان جزا باشد هر کس عملی دارد من گوش به انعامی
4 ای بلبل اگر نالی من با تو هم آوازم تو عشق گل اندامی
5 سروی به لب جویی گویند چه خوش باشد آنان که ندیدستند سروی به لب بامی
6 روزی تن من بینی قربان سر کویش وین عید نمیباشد الا به هر ایامی
7 ای در دل ریش من مهرت چو روان در تن آخر ز دعاگویی یاد آر به دشنامی
8 باشد که تو خود روزی از ما خبری پرسی ور نه که برد هیهات از ما به تو پیغامی
9 گر چه شب مشتاقان تاریک بود اما نومید نباید بود از روشنی بامی
10 سعدی به لب دریا دردانه کجا یابی در کام نهنگان رو گر میطلبی کامی