-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ماتم نشست و کوکبه ی سور شد بلند صد نیزه در حوالی ما نور شد بلند
2 گلبانک میفروش بدردی کشان رسید پنداشتی که زمزمه ی صور شد بلند
3 تا روی بسته بود دم خلق بسته بود این غلغل از نظاره ی منظور شد بلند
4 معشوق در کنار دهد روشنی بدل زان آتشم چه سود که از دور شد بلند
5 در هر سری ز نشأه ی توحید باده ییست زین اعتبار دعوی منصور شد بلند
6 آباد باد میکده کز فتنه ایمنست نخلی کزین سراچه ی معمور شد بلند
7 آن روز نقد هستی ما نذر باده شد کز طرف باغ طارم انگور شد بلند
8 ساقی بیار باده که عید صیام رفت وز دیدن تو ناله ی طنبور شد بلند
9 بادا بقای پیر که از فیض جام او افسانه ی فغانی مخمور شد بلند