ماتم نشست و کوکبه از بابافغانی شیرازی غزل 200

بابافغانی شیرازی

آثار بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی

ماتم نشست و کوکبه ی سور شد بلند

1 ماتم نشست و کوکبه ی سور شد بلند صد نیزه در حوالی ما نور شد بلند

2 گلبانک میفروش بدردی کشان رسید پنداشتی که زمزمه ی صور شد بلند

3 تا روی بسته بود دم خلق بسته بود این غلغل از نظاره ی منظور شد بلند

4 معشوق در کنار دهد روشنی بدل زان آتشم چه سود که از دور شد بلند

5 در هر سری ز نشأه ی توحید باده ییست زین اعتبار دعوی منصور شد بلند

6 آباد باد میکده کز فتنه ایمنست نخلی کزین سراچه ی معمور شد بلند

7 آن روز نقد هستی ما نذر باده شد کز طرف باغ طارم انگور شد بلند

8 ساقی بیار باده که عید صیام رفت وز دیدن تو ناله ی طنبور شد بلند

9 بادا بقای پیر که از فیض جام او افسانه ی فغانی مخمور شد بلند

عکس نوشته
کامنت
comment