- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 افزون ز صد قیامت در دل زیار آتش دوزخ یکی و سوزد ما را هزار آتش
2 در جان ز عشق سوزی در دل ز طعن داغی یاران حذر که بارد زین روزگار آتش
3 دلسوزی عزیزان بر گریه ام چه حاصل آبم گذشت از سر ناید بکار آتش
4 دزدیده چند سوزم در گوشه های زندان آن به که برفروزم در پای دار آتش
5 آتش شود گلستان روز وصال ما را از بخت واژگون شد گل در کنار آتش
6 نه مرده ام نه زنده زین لطف و قهر تا کی وقت شراب آبی، گاه خمار آتش
7 شد آفت فغانی چشمت ز همنشینان در گلستان نگیرد الا بخار آتش