- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 میر خوبان را کنون منشور خوبی در رسید مملکت بر وی سهی شد ملک بر وی آرمید
2 نامه آن نامهست کاکنون عاشقی خواهد نوشت پرده آن پردهست کاکنون عاشقی خواهد درید
3 دلبران را جان همی بر روی او باید فشاند نوخطان را می همی بر یاد او باید چشید
4 آفت جانهای ما شد خط دلبندش ولیک آفت جان را ز بت رویان به جان باید خرید
5 گویی اکنون راست شد «والشمس» اندر آسمان آیت «واللیل» کرد و «الضحاش» اندر کشید
6 گر ز مرد گرد بیجادهش پدید آمد چه شد خرمی باید که اندر سبزه زیباتر نبید
7 هر چه عمرش بیش گردد بیش گرداند زمان چون غزلهای سنایی تری اندر وی پدید
8 کی تبه گرداندش هرگز به دست روزگار صورتی کایزد برای عشقبازی آفرید