- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 به مینو چو عبدالله پاک تاخت برادرش بازوی مردی فراخت
2 جوانی محمد نکو نام او به مردی سپهر حرون رام او
3 ازآن پس که بخت خود آشفته یافت برادرش را تن به خون خفته نیافت
4 بنالید ودستوری از شاه جست به میدان شدو پهنه ازخون بشست
5 چو فرخ برادر دلیری نمود به دشمن بر و چنگ شیری نمود
6 مبارزه فکند از هیون چند مرد به فرجام شد کشته اندر نبرد