ایا صیّاد رحمی کن، مرنجان از شاطرعباس صبوحی غزل 5

شاطرعباس صبوحی

آثار شاطرعباس صبوحی

شاطرعباس صبوحی

ایا صیّاد رحمی کن، مرنجان نیم‌جانم را

1 ایا صیّاد رحمی کن، مرنجان نیم‌جانم را بکَن بال و پرم، امّا مسوزان استخوانم را

2 اگر قصد شکارم داشتی اینک اسیرم من دگر از باغ بیرون شو، مسوزان آشیانم را

3 به گردن بسته‌ای چون رشتهٔ بر پای زنجیرم مروّت کن اجازت ده که بگشایم زبانم را

4 به پیرامون گُل از بس خلیده خار در پایم شده خونین بهر جای چمن بینی نشانم را

5 در این کنج قفس دور از گلستان، سوختم، مُردم خبر کن ای صبا از حال زارم، باغبانم را

6 ز تنهائی دلم خون شد، خدا را محرم رازی که بنویسم بسوی دوستانم، داستانم را

7 من بیچاره آن روزی به قتل خود یقین کردم که دیدم تازه با گرگ اُلفتی باشد، شبانم را

8 اسیرم ساخت در دست قضا و پنجهٔ دشمن دوچار خواب غفلت کرد از اوّل پاسبانم را

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر