-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مگیر ای ساقی از مستان کرانی که کم یابی گرانی بیگرانی
2 بیا ای سرو گلرخ سوی گلشن که به از سرو نبود سایه بانی
3 چو نور از ناودان چشم ریزد یقین بیبام نبود ناودانی
4 عجب آن بام بالای چه خانهست مبارک جا مبارک خاندانی
5 که را بود این گمان که بازیابیم نشانی زین چنین فتنه نشانی
6 دلی که چون شفق غرقاب خون بود پر از خورشید شد چون آسمانی
7 ز حرص این شکم پهلو تهی کن که تا پهلو زنی با پهلوانی
8 عجب ننگت نمیآید برادر ز جانی کو بود محتاج نانی
9 که آب زندگانی گفت ما را که جز دکان نان داری دکانی