خاقانی شروانی

خاقانی شروانی

خاقانی شروانی
خاقانی شروانی

رحم کن رحم، نظر باز مگیر از خاقانی شروانی غزل 194

غزل 194 ام از 1365 غزلیات

رحم کن رحم، نظر باز مگیر

🌙 حالت شب
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9

1 رحم کن رحم، نظر باز مگیر لطف کن لطف، خبر بازمگیر

2 گیرم آتش زده‌ای در جانم آخر آبم ز جگر بازمگیر

3 گر به مستی سخنی گفتم، رفت سخن رفته ز سر بازمگیر

4 گنه کرده بناکرده شمار عذر بپذیر و نظر بازمگیر

5 گلبن مهر تو در باغ دل است آب از آن گلبن‌تر بازمگیر

6 از چو من هندوک حلقه بگوش گر کله نیست کمر بازمگیر

7 آخر آن بوسه که روزی دادی داده را روز دگر بازمگیر

8 گر زکاتی به محرم بدهی چون خسیسان به صفر بازمگیر

9 های خاقانی میدان هواست دل بدادی، سر و زر بازمگیر

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر رحم کن رحم، نظر باز مگیر

شاعر شعر رحم کن رحم، نظر باز مگیر چه کسی است ؟

شاعر شعر رحم کن رحم، نظر باز مگیر خاقانی شروانی می باشد.

شعر رحم کن رحم، نظر باز مگیر در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 6 سروده شده است.

قالب شعر رحم کن رحم، نظر باز مگیر چیست ؟

قالب شعر رحم کن رحم، نظر باز مگیر غزل است

مضمون اصلی شعر رحم کن رحم، نظر باز مگیر چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی است.