-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مر عاشق را ز ره چه بیمست چون همره عاشق آن قدیمست
2 از رفتن جان چه خوف باشد او را که خدای جان ندیمست
3 اندر سفرست لیک چون مه در طلعت خوب خود مقیمست
4 کی منتظر نسیم باشد آن کس که سبکتر از نسیمست
5 عشق و عاشق یکیست ای جان تا ظن نبری که آن دو نیمست
6 چون گشت درست عشق عاشق هم منعم خویش و هم نعیمست
7 او در طلب چنین درستی در پیش سهیل چون ادیمست
8 چون رفت در این طلب به دریا دریست اگر چه او یتیمست
9 ای دیده کرم ز شمس تبریز مر حاتم را مگو کریمست