1 ذکر حق قوت خویشتن سازد هر که را هست با منش یاری
2 همچو مسهل که میخورد رنجور تا شفا یابد او ز بیماری
1 بندهٔ او باش و سلطان همه جان او می باش و جانان همه
1 نقطه ای در الف هویدا شد الفی در حروف پیدا شد
2 ذات وحدت به خود ظهوری کرد کثرتش از صفات و اسما شد
1 سالها در سفر به سر گشتیم عاشقانه به بحر و برگشتیم
2 تا ببینیم نور دیدهٔ خود پای تا سر همه نظر گشتیم
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به