- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ذکر بر دوستان و کم سخنان چه شماری بسان پیرزنان
2 جور با حکم او همه دادست عمر بییاد او همه بادست
3 آنک گریان ازوست خندان اوست دل که بییاد اوست سندان اوست
4 شدی ایمن چو نام او بردی در طریقت قدم بیفشردی
5 تو به یادش چو گل زبان کن تر تا دهانت کند چو گل پر زر
6 سیر جان کرد جان بخرد را تشنه دل کرد عاشق خود را
7 یک زمان از درش مشو غایب تا بود عزم و رای تو صایب
8 کار نادان کوتهاندیش است یاد کردن کسی که در پیش است